درگذشت رونالد اتکین | روزنامه ها
رونالد اتکین، سردبیر سابق ورزشی آبزرور، روزنامهنگاری با استانداردهای بیعیب و نقص بود، چه متون نویسندگان دیگر را مرور میکرد یا متن خود را آماده میکرد، اغلب در مسابقات تنیس یا فوتبال درجه یک. اما به عنوان نماینده یک گروه قدیمی روزنامه فلیت استریت که خود را خیلی جدی نمیگرفت، استعداد خندیدن به ضعفهای حرفهاش را نیز داشت.
یکی یک مقاله سرگرم کننده نوشته شد در سال 2012، برای وبسایت انجمن خبرنگاران ورزشی، که تقریباً 30 سال پیش او را به عنوان روزنامهنگار سال معرفی کرد، برخی از راههای تحریف امضای خود را در طول سالها فهرست کرد. تغییرات شامل اتکینز، ایتکن، اتکینسون و هاچکین، و گاهی راد یا تیم به جای رونالد بود. حتی SJA موفق شد در نقل قول سال 1984 در مورد جایزه برتر نقطه اشتباه را دریافت کند.
رون که در سن 92 سالگی درگذشت، تمایلی به انجام درست کارها داشت، چه به عنوان خبرنگار تنیس و گاه به گاه نویسنده فوتبال و کریکت برای آبزرور، ساندی تلگراف و ایندیپندنت در یکشنبه، یا نویسنده کتاب هایی در مورد انقلاب مکزیک. کوه های کانادا، عقب نشینی از دانکرک و یورش دیپ در سال 1942. همچنین راهنمای بزرگترین میخانههای جهان، یکی دیگر از ویژگیهای بارز خیابان فلیت قدیمی، محصولی از طبیعت دلپذیر آن بود.
دو سال پس از مرگ همسر اولش، برندا، در سال 1982، او با جولی ولش، همکار آبزرور، ازدواج کرد که او را تشویق کرده بود تا اولین زنی باشد که فوتبال لیگ انگلیس را برای یک روزنامه ملی پوشش می دهد. ولش در اوایل کار خود به عنوان تنها زنی در جعبه مطبوعات، تجربه چنگ زدن و بوسیده شدن توسط تونی وادینگتون، مدیر استوک سیتی، در میان بسیاری از نمونه های وحشتناک دیگر از رفتارهای جنسیتی را تحمل کرده بود.
اتکین، بهعنوان رئیس بخش، بلافاصله به وادینگتون نامه نوشت و ابتدا خواستار راهحلی برای مشکلاتی شد که روزنامه گهگاه در پاسهای مطمئن برای مسابقات استوک با آن مواجه میشد. وی افزود: تا زمانی که این درخواست را نپذیرید، باید از شما بخواهم که دیگر خبرنگاران ما را ببوسید.
او در آسپلی، حومه ناتینگهام، جایی که والدینش در صنایع مهم محلی کار می کردند، به دنیا آمد. پدرش، جورج، در رالی، که در آن زمان بزرگترین کارخانه دوچرخه در جهان بود، کار میکرد و مادرش، وینی (با نام خانوادگی ترومن)، توریساز بود. او در مدرسه گرامر High Pavement شرکت کرد و در ۱۶ سالگی ترک کرد تا به ناتینگهام ایونینگ پست، که در آن زمان یکی از چهار روزنامه روزانه شهر بود، بپیوندد.
در پیشرفت کلاسیک برای کسانی که استعداد و اشتیاق از خود نشان دادند، او از روزنامهنگار به فتوکپی، از خبرنگار به دستیار سردبیر منتقل شد.
او در سال 1953 برای اولین دوره از دو دوره به عنوان خبرنگار برای یک روزنامه محلی به برمودا آمد. زمانی که چهار سال بعد به بریتانیا بازگشت، به طور موقت در خیابان فلیت مشغول به کار شد و با همسایهاش در آسپلی، برندا برتون، که دو مجسمهاش برای نمایشگاه تابستانی آکادمی سلطنتی انتخاب شده بودند، ازدواج کرد. پس از تولد پسر اول خود، تیم، خانواده به برمودا بازگشتند، و چند سال دیگر در آنجا ماندند و سپس با پسر دوم خود، مایک، در بریتانیا مستقر شدند و در آنجا به عنوان دستیار سطح پایین در رونز دیلی میل مشغول به کار شدند. .
تغییر شیفتها در میز ورزشی Observer در روز شنبه منجر به پیشنهاد کلیفورد مکینز سردبیر ورزشی به عنوان معاون شد. این موقعیت باعث شد که او با نویسندگان ستاره ای مانند هیو مک ایلوانی و آرتور هاپکرافت که دوستان بسیار نزدیک او شدند همکاری کند. همچنین این فرصت وجود داشت که در گزارش گاه به گاه مسابقه مشارکت کند تا اینکه پس از جدایی ماکینز در سال 1972 به سردبیری ورزشی ارتقا یافت.
او همچنین شروع به نوشتن کتاب هایی با تأکید ویژه بر تاریخ نظامی کرد. موفقیت گزارش او در مورد انقلاب 1910-1920 مکزیک، که در سال 1969 منتشر شد، او را قادر ساخت تا خانه ای در کوستا براوا اسپانیا بسازد، که به عنوان پایگاهی برای تعطیلات خانوادگی باشد.
در سال 1975 دونالد ترلفورد، سردبیر آبزرور، تصمیم گرفت که تغییری لازم باشد. به ران مشاغل مختلف نویسندگی پیشنهاد شد و تصمیم گرفت که گزارشگر تنیس شود و روی بازی ای که دوست داشت تمرکز کرد. این، از جمله سفر به تورنمنتهای بزرگ در نیویورک، پاریس و ملبورن و همچنین ویمبلدون، لذت زیادی برای او به ارمغان میآورد و دوستیهای بیشتری را در چند دهه آینده به ارمغان میآورد، و همچنین فرصتی برای نوشتن زندگینامه فرد به شکل شبح، این یک وظیفه بود. . پری قهرمان بزرگ ویمبلدون قبل از جنگ است.
در زمانی که روزنامه نگاران و قهرمانانی که درباره آنها می نوشتند در همان هتل ها اقامت می کردند و اغلب با هم غذا می خوردند، آرتور اش قهرمان سال 1975 ویمبلدون پدرخوانده چهارمین پسر رون، نیک شد. پسر سوم لوکاس قبلاً پدرخوانده معروف خود را به دست آورده بود: برایان کلاف، مدیر بزرگ ناتینگهام فارست که در طول زندگی خود به رون وفادار ماند.
طیف وسیعی از علایق ورزشی او در روزهای شنبه منعکس می شد، زمانی که تنیس برای نوشتن وجود نداشت و او به تماشای مسابقات فوتبال یا کریکت می رفت.
در سال 1994، هنگامی که با جولی و فرزندانش در فرانسه تعطیلات بود، آبزرور به او گفت که از کار بیکار شده است. او قبلاً برای تبدیل شدن به خبرنگار تنیس ساندی تلگراف تماس گرفته بود و خوشحال بود که هم پاداش تعدیل کار و هم شغل جدید را پذیرفت. بازگشت به ایندیپندنت در یکشنبه در سال 2000 باعث شد تا او چند سال خوشی را در مورد تنیس، فوتبال و سایر ورزش ها بنویسد تا اینکه در سال 2008 به پایان رسید.
او به نوشتن یادداشتهای روزانه برای برنامه ویمبلدون و گوش دادن به موسیقی مورد علاقهاش ادامه داد (او این شانس را داشت که فرانک سیناترا را در یکی از سفرهایش به نیویورک برای مسابقات آزاد آمریکا ببیند) تا 80 سالگی. او نویسندگان مورد علاقه خود از جمله پل تروکس، گاریسون کیلر و رابرت هریس را خواند.
جولی که کتاب دختران خیابان فلیت در سال 2020 منتشر شد، و چهار پسرش، دو پسر از هر یک از ازدواجهایش، به یادگار مانده است.